یه شبایی هست که ...

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    یه شبایی تو زندگی هست که....

    وقتی دفتر خاطرات زندگیتو ورق میزنی...

    به چیزایی میرسی که نمیدونی تقدیرت بوده یا تقصیرت...

    به آدمایی می رسی که هضمشون واسه دل کوچکت سخته...

    و به دردایی می رسی که برای سن و سالت بزرگه...

    به آرزوهایی که توهم شد...

    رویاهایی که گذشت...

    به چیزایی که حقت بود اما شد توقع!!

    وزخمهایی که با نمک روزگار آغشته شد...

    و احساسی که دیگران اشتباه می نامند...

    و دست آخر دنیایی که بهت پشت کرده...

    و باز هم انتهای آرزوهایی که نشد و به دلت ماند...

    و سکوت هم دوای دردش نیست...

    ایکاش دنیا مهربان تر می شد!

    چهارشنبه هفدهم آبان ۱۴۰۲ 1:54 |- phoenix -|

    روزهای من......
    ما را در سایت روزهای من... دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : eshirshamsi6 بازدید : 83 تاريخ : دوشنبه 29 آبان 1402 ساعت: 20:17